ماشین لباسشویی به انگلیسی |انواع لوازم خانگی به انگلیسی با معنی و تلفظ

اگر به میخواهید بدانید که ماشین لباسشویی به انگلیسی چی میشود باید گفت نام این دستگاه به انگلیسی میشه Washing Machine.
حالا بیاد اسم تمام لوازم خانگی به انگلیسی رو یکجا یاد بگیرید.
اول از همه بگوییم که خود عبارت “لوازم خانگی به انگلیسی” میشود Household Appliances یا Home Appliances
فهرست مطالب
- انواع لوازم خانگی به انگلیسی
- یخچال به انگلیسی- Refrigerator
- اجاق گاز به انگلیسی – Stove / Gas Cooker
- مایکروویو به انگلیسی – Microwave
- ماشین لباسشویی به انگلیسی – Washing Machine
- ماشین ظرفشویی به انگلیسی – Dishwasher
- جاروبرقی به انگلیسی – Vacuum Cleaner
- اتو به انگلیسی – Iron
- آبمیوهگیری به انگلیسی- Juicer
- مخلوطکن به انگلیسی – Blender
- چایساز به انگلیسی – Tea Maker
- قهوهساز به انگلیسی- Coffee Maker
- هواپز به انگلیسی – Air Fryer
- سرخکن به انگلیسی – Deep Fryer
- پلوپز به انگلیسی – Rice Cooker
- سشوار به انگلیسی- Hair Dryer
- پنکه به انگلیسی- Fan
- بخاری برقی به انگلیسی- Electric Heater
- کولر گازی به انگلیسی- Air Conditioner
- تلویزیون به انگلیسی – Television
- فر برقی به انگلیسی – Electric Oven
- چند تا مثال دیگه از ماشین لباسشویی به انگلیسی
- مطالب مشابه:
انواع لوازم خانگی به انگلیسی
یخچال به انگلیسی- Refrigerator
The refrigerator keeps food fresh for a longer time.
یخچال غذاها را برای مدت طولانیتری تازه نگه میدارد.
اجاق گاز به انگلیسی – Stove / Gas Cooker
She is cooking dinner on the gas cooker.
او در حال پختن شام بر روی اجاق گاز است.
مایکروویو به انگلیسی – Microwave
You can heat your meal in the microwave in just a few minutes.
میتوانید غذای خود را در چند دقیقه داخل مایکروویو گرم کنید.
ماشین لباسشویی به انگلیسی – Washing Machine
I use the washing machine twice a week.
من هفتهای دو بار از ماشین لباسشویی استفاده میکنم.
پس فهمیدیم که ماشین لباسشویی به انگلیسی چی میشه و نحوه استفاده از این واژه را هم در قالب مثال یاد گرفتیم.
ماشین ظرفشویی به انگلیسی – Dishwasher
The dishwasher makes cleaning up after meals much easier.
ماشین ظرفشویی تمیز کردن بعد از غذا را بسیار راحتتر میکند.
جاروبرقی به انگلیسی – Vacuum Cleaner
She vacuumed the living room with the new vacuum cleaner.
او با جاروبرقی جدید اتاق نشیمن را جارو کرد.
اتو به انگلیسی – Iron
I need to iron my shirt before going to the meeting.
قبل از رفتن به جلسه باید پیراهنم را اتو کنم.
آبمیوهگیری به انگلیسی- Juicer
He made fresh orange juice with the juicer.
او با آبمیوهگیری آب پرتقال تازه درست کرد.
مخلوطکن به انگلیسی – Blender
The blender is perfect for making smoothies.
مخلوطکن برای درست کردن اسموتی عالی است.
چایساز به انگلیسی – Tea Maker
She brews her tea every morning using the tea maker.
او هر صبح با چایساز چای خود را دم میکند.
قهوهساز به انگلیسی- Coffee Maker
He bought a new coffee maker for his office.
او یک قهوهساز جدید برای دفترش خرید.
هواپز به انگلیسی – Air Fryer
Air fryers are great for making healthier fried foods.
هواپزها برای تهیه غذاهای سرخکرده سالمتر عالی هستند.
سرخکن به انگلیسی – Deep Fryer
The restaurant uses a deep fryer to prepare French fries.
رستوران از سرخکن برای تهیه سیبزمینی سرخکرده استفاده میکند.
پلوپز به انگلیسی – Rice Cooker
The rice cooker automatically switches off when the rice is ready.
پلوپز وقتی برنج آماده شد بهطور خودکار خاموش میشود.
سشوار به انگلیسی- Hair Dryer
She dries her hair with a hair dryer every morning.
او هر صبح موهایش را با سشوار خشک میکند.
پنکه به انگلیسی- Fan
It was so hot that we turned on the fan.
هوا آنقدر گرم بود که پنکه را روشن کردیم.
بخاری برقی به انگلیسی- Electric Heater
The electric heater kept the room warm during the cold night.
بخاری برقی در طول شب سرد اتاق را گرم نگه داشت.
کولر گازی به انگلیسی- Air Conditioner
The air conditioner cools the room quickly during summer.
کولر گازی در تابستان اتاق را بهسرعت خنک میکند.
تلویزیون به انگلیسی – Television
They watched a movie on the big screen television.
آنها فیلمی را بر روی تلویزیون بزرگ تماشا کردند.
فر برقی به انگلیسی – Electric Oven
She baked a cake in the electric oven.
او یک کیک در فر برقی پخت.
چند تا مثال دیگه از ماشین لباسشویی به انگلیسی
در اینجا چند مثال دیگر با موضوع ماشین لباسشویی به انگلیسی آوردهام:
- I forgot to add detergent before starting the washing machine.
فراموش کردم قبل از روشن کردن ماشین لباسشویی، مواد شوینده اضافه کنم. - The washing machine stopped working, and I had to call a technician.
ماشین لباسشویی از کار افتاد و مجبور شدم با یک تعمیرکار تماس بگیرم. - Please don’t overload the washing machine, it might damage it.
لطفاً ماشین لباسشویی را بیش از حد پر نکن، ممکن است آسیب ببیند. - The new washing machine has a quick wash feature for small loads.
ماشین لباسشویی جدید قابلیت شستشوی سریع برای حجمهای کم دارد. - She separates the white clothes from the colored ones before using the washing machine.
او قبل از استفاده از ماشین لباسشویی، لباسهای سفید را از رنگیها جدا میکند.
مطالب مشابه:

درباره شیرین عابدی
من شیرین عابدی هستم کمکتون میکنم به رویاهای شیرین خودتون در زبان انگلیسی خصوصا بحث ترجمه تخصصی برسید. بیش از 6 سال است که زبان انگلیسی حرفه ای و پیشرفته را به دانشجویان مختلف تدریس میکنم.
نوشته های بیشتر از شیرین عابدی