گذشته استمراری در زبان انگلیسی؛ آموزش کامل گرامر past continuous+ مثال

گذشته استمراری یا Past Continues یکی از حالت­های چهارگانه گرامر استمراری در زبان انگلیسی است. کاربرد اصلی این زمان، توصیف کارها و رفتارهایی است که در گذشته شروع شده و برای مدتی نیز ادامه یافته‌اند. با این حال این گرامر که به past progressive هم شناخته می‌­شود، کاربردهای فراوان دیگری نیز دارد. به همین دلیل در این مطلب قصد داریم به بررسی کامل گرامر گذشته استمراری در انگلیسی، الگوی ساخت آن و نحوه سوالی یا منفی کردن جملات ساخته شده براساس این گرامر بپردازیم و یاد بگیریم که در چه مواقعی می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

فهرست مطالب این مقاله

ساختار گذشته استمراری در انگلیسی

 گذشته استمراری در انگلیسی از ترکیب شکل گذشته فعل to be و فرم ingدار فعل اصلی (gerund) ساخته می‌شود. در این فرمول برای فاعل مفرد از فعل کمکی was و برای فاعل جمع از were استفاده می‌کنیم.

Was/ Were + Verb + ing

بنابراین فرمول جمله در زمان گذشته استمراری به شکل زیر است:

Subject+ was/were + Verb + ing + ………

مثال:

I saw you in the park yesterday. You were sitting on the grass and reading a book.

ترجمه: دیروز تو را در پارک دیدم. روی چمن­‌ها نشسته بودی و کتاب می‌­خواندی.

Jenny was waiting for me when I arrived.

ترجمه: وقتی رسیدم جنی منتظرم بود.

When I looked at Jane, I saw that she was crying silently.

ترجمه: وقتی به جین نگاه کردم، دیدم که او بی‌صدا گریه می‌کرد.

حالا که با ساختار فعل و جمله در زمان گذشته استمراری آشنا شدید، بد نیست کمی هم در مورد قواعد ساخت gerund (افزودن ing به فعل) و استثناهای این مبحث صحبت کنیم:

در دوره گرامر زبان انگلیسی همین مباحث را با ویدیو به شما عزیزان آموزش میدهیم که میتواند به یادگیری بیشتر و عمیق تر کمک کند. برای تهیه روی این لینک کلیک کنید.

قواعد افزودن ing به فعل

۱-اگر حرف آخر یک فعل e باشد اما خوانده نشود، برای افزودن ing به آن فعل باید حرف e را حذف کنیم.

در دو مثال زیر می‌بینید که حرف e تلفظ نمی‌شود.

Live ــــــــــ Living

Make ــــــــــ Making

2-اگر یک فعل به حرف e ختم شود و صدای کشیده داشته باشد، برای گرفتن ing فعل تغییری نمی‌کند:

See ــــــــــ Seeing

Be ــــــــــ Being

3-اگر سه حرف آخر یک فعل تک سیلابی به CVC (حرف بی‌صدا، صدادار، بی‌صدا) ختم شود، برای افزودن ing باید حرف آخر را تکرار کنیم مگر اینکه این فعل به یکی از سه حرف x, y, w ختم شود:

Put ــــــــــ Putting

Win ــــــــــ Winning

Sit ــــــــــ Sitting

Stay ــــــــــ Staying

Show ــــــــــ Showing

4-اگر فعلی دوسیلاب یا بیشتر داشته باشد و به CVC ختم شود، برای افزودن ing به این فعل در صورتی حرف آخر تکرار می‌شود که تکیه یا stress روی سیلاب آخر باشد.

Happen ــــــــــ Happening

Open ــــــــــ Opening

Begin ــــــــــ Beginning

Forget ــــــــــ Forgetting

5- اگر فعلی به ie ختم شود، برای افزودن ing به آن، باید ie را به y تبدیل کنیم:

Lie ــــــــــ Lying

Die ــــــــــ Dying

منفی کردن گذشته استمراری در انگلیسی

منفی کردن یک جمله در زمان گذشته استمراری بسیار ساده است. برای این کار کافی است قید منفی ساز not را به was/were اضافه کنید.

Subject + was/were + not + Verb + ing + ……..

شکل فشرده یا کوتاه شده فعل to be منفی به صورت زیر است:

مثال:

We weren’t watching TV when the power went out.

ترجمه: وقتی برق رفت ما تلویزیون تماشا نمی‌کردیم.

My dad and uncle weren’t talking to each other.

ترجمه: پدر و عمویم با هم صحبت نمی‌کردند.

It was obvious that the witness wasn’t lying.

ترجمه: واضح بود که شاهد دروغ نمی‌گفت.

سوالی کردن گذشته استمراری در انگلیسی

برای تبدیل یک جمله خبری به جمله سوالی قبل از هر چیز باید نوع جمله سوالی را مشخص کنیم. از هر جمله‌­ای و در هر زمانی می‌توان دو نوع جمله سوالی ساخت:

1. جملات پرسشی بله یا خیر (Yes/No question)
2. جملات پرسشی با کلمه پرسشی (Wh-question)

در ادامه نحوه ساخت هر کدام از این جملات سوالی را در زمان گذشته استمراری بررسی می‌کنیم.

جملات پرسشی بله یا خیر در گذشته استمراری

برای ساخت جملات پرسشی بله یا خیر در زمان گذشته استمراری کافی است جای فعل to be و فاعل را عوض کنیم. برای دادن پاسخ کوتاه (short answer) به این سوالات نیز از ضمیر فاعلی مناسب و فعل to be استفاده می‌کنیم:

Was/Were + Subject + Verb + ing + ……….. ?

در جدول زیر می‌توانید نحوه ساخت این جملات سوالی را در زمان گذشته استمراری ببینید:

جملات پرسشی با کلمه پرسشی در زمان گذشته استمراری

برای ساخت این جملات پرسشی ابتدا باید مشخص کنیم که به دنبال چه اطلاعاتی از جمله هستیم تا با توجه به آن، کلمه پرسشی (wh-word) مناسب را انتخاب کنیم. برای مثال اگر قصد داریم از زمان وقوع فعل سوال کنیم، باید از کلمه پرسشی when استفاده کنیم. ما این کلمه پرسشی را در ابتدای جمله قرار می‌دهیم و جای فعل کمکی و فاعل را عوض می‌کنیم. در ادامه نیز باقی جمله را می‌نویسیم.

فراموش نکنید که بعد از ساخت جمله پرسشی؛ آن قسمت از جمله را که مورد پرسش قرار گرفته است، حذف کنید:

Wh-word + was/were + subject + Verb + ing +….?

مثال:

Marie was sitting on the sofa.

ترجمه: ماری روی کاناپه نشسته بود.

Who was sitting on the sofa? Marie

ترجمه: چه کسی/ کی روی کاناپه نشسته بود؟ ماری

نکته: برای سوال از مفعول انسانی یک جمله از کلمه پرسشی Whom استفاده می‌کنیم. البته بسیاری از اوقات می‌بینیم که در این جملات نیز از who برای پرسش از مفعول استفاده می‌کنند. ساخت این جملات پرسشی براساس فرمول زیر انجام می شود:

Whom+ was/were+ subject+ Verb + ing +….?

مثال:

We were waiting for our friends at the cafe.

ترجمه: ما در کافه منتظر دوستانمان بودیم.

Whom were you waiting for at the cafe? Our friends

ترجمه: در کافه منتظر چه کسی بودید؟ دوستانمان.

سوالی کردن جملات منفی در گذشته استمراری

برای سوالی کردن جملات منفی باید فعل کمکی را به همراه قید منفی‌ساز not به ابتدای جمله منتقل کنیم.

مثال:

Wasn’t he cooking dinner?

ترجمه: او شام نمی‌پخت؟

Wasn’t the dog barking loudly?

ترجمه: سگ با صدای بلندی پارس نمی‌کرد؟

Weren’t Mina and her sister chatting online last night?

ترجمه: مینا و خواهرش دیشب آنلاین صحبت نمی‌کردند؟

کاربرد گذشته استمراری در انگلیسی

در ابتدای مطلب به این نکته اشاره کردیم که زمان گذشته استمراری برای توصیف کارهایی به کار می‌رود که در گذشته شروع شده و برای مدتی نیز ادامه داشته‌اند. اما این تنها یکی از چند موقعیتی است که در آنها می‌توانیم از این گرامر استفاده کنیم. در این قسمت قصد داریم شما را با سایر کاربردهای زمان گذشته استمراری آشنا کنیم:

۱- توصیف کاری که در گذشته قبل از کار دیگری شروع شده و تا مدتی ادامه داشته است

در این حالت کار یا رویداد مورد نظر ما پس از رخ دادن کار دوم، همچنان تا مدتی ادامه پیدا می‌کند. گاهی اوقات نیز کار دوم باعث توقف کار قبلی می‌شود. به مثال  زیر دقت کنید:

I was having a nightmare when the phone rang.

ترجمه: وقتی تلفن زنگ خورد داشتم کابوس می‌دیدم./ داشتم کابوس می‌دیدم که تلفن زنگ خورد.

از این جمله متوجه می‌­شویم که گوینده قبل از به صدا درآمدن تلفن در حال دیدن کابوس بوده و با صدای زنگ تلفن از خواب بیدار شده است.

مثال:

When I took off the plane, it was raining.

ترجمه: وقتی از هواپیما پیاده شدم، باران می­‌بارید.

The children were playing in the back yard when the earthquake happened.

ترجمه: وقتی زلزله شد، بچه‌ها در حیاط پشتی بازی می‌کردند.

در این جمله نویسنده “بازی کردن بچه‌ها” را در قالب گذشته استمراری بیان کرده است. بنابراین بچه‌ها مدتی قبل از آغاز زلزله بازی خود را شروع کرده و تا لحظه شروع زلزله نیز در حال بازی بودند.

۲- توصیف کاری که در گذشته، در بازه زمانی مشخصی در حال انجام بوده است

اگر بخواهیم نشان بدهیم که کاری در گذشته در مدت زمان مشخصی در حال انجام بوده است، از گرامر past continuous و قیدهای زمانی مناسب استفاده می‌کنیم.

مثال:

I was driving all night.

ترجمه: تمام شب در حال رانندگی بودم. (بازه زمانی= تمام شب)

The team was playing well until the beginning of the second half.

ترجمه: تیم تا اوایل نیمه دوم خوب بازی می‌کرد.

گوینده در این جمله قصد داشته تا با اشاره به یک بازه زمانی مشخص در طول بازی، کیفیت کار تیمی را توصیف کند.

نکته: گاهی اوقات از گرامر past continuous صرفاً برای اشاره به یک زمان مشخص (نه یک بازه زمانی) استفاده می‌کنیم:

At 9 am, Dr. Jason was performing a major operation.

ترجمه: ساعت ۹ صبح، دکتر جیسون در حال انجام یک عمل جراحی مهم بود.

۳- توصیف کاری که در گذشته برای مدتی در جریان بوده اما زمان وقوع آن مشخص نیست

گاهی هم هدف ما از بیان یک جمله در زمان گذشته استمراری تنها اشاره به استمرار فعل است و نمی‌خواهیم به زمان وقوع فعل اشاره کنیم.

مثال:

My head was aching badly so I took a painkiller and slept. 

ترجمه: سرم بدجور درد می‌کرد برای همین یک مسکن خوردم و خوابیدم.

They were arguing and their child was crying.

ترجمه: آنها مشاجره می‌کردند و کودکشان گریه می‌کرد.

هیچ کدام از این دو جمله به زمان وقوع فعل یا مدت زمان طول کشیدن آن اشاره‌ای نمی‌کند. با این وجود کاملا مشخص است که تا مدتی ادامه داشته‌اند. به همین دلیل از گذشته استمراری برای بیان این جملات استفاده کردیم.

۴-داستان سرایی

در تعریف یک داستان معمولا از زمان گذشته ساده استفاده می‌شود. با این حال استفاده از زمان گذشته استمراری برای توصیف ماجراهایی که در پس زمینه داستان رخ می‌دهند، بسیار رایج است.

مثال:

Yesterday was terrible for me because I had to stay at home all day. I wanted to go out but it was raining. I was bored so tried to play with my sister but she was doing her homework. My father was reading a book and my mom was also watching Tv.

ترجمه: دیروز برای من روز بسیار بدی بود چون مجبور شدم تمام روز را در خانه بمانم. می‌خواستم بیرون بروم اما هوا بارانی بود. حوصله‌ام سر رفته بود برای همین سعی کردم با خواهرم بازی کنم اما او در حال انجام تکالفیش بود. پدرم کتاب می‌خواند و مادرم هم تلویزیون تماشا می‌کرد.

در روایت این داستان از دو زمان گذشته ساده و گذشته استمرای استفاده شده است. راوی داستان از زمان گذشته استمراری برای توصیف اتفاقاتی استفاده کرده است که در پس زمینه داستان اصلی در حال رخ دادن بودند مثل تلویزیون دیدن مادر و کتاب خواندن پدر.

مثال:

The sun was shining and everyone was hurrying to work. A kitty was limping along the road. He looked very sick and starving.

ترجمه: خورشید می‌درخشید و همه با عجله به سرکار می‌رفتند. بچه گربه‌ای در طول جاده لنگان لنگان راه می‌رفت. او بسیار مریض و گرسنه به نظر می‌رسید.

۵-توصیف کارها و عادات تکراری

در زبان انگلیسی برای توصیف کارهایی که در گذشته، بطور مداوم در حال انجام بوده و به یک عادت یا روتین تبدیل شده بودند اغلب از ساختار Used to استفاده می‌کنند. با این حال از گرامر گذشته استمراری در انگلیسی نیز می‌توانیم برای نشان دادن تداوم و تکرار در انجام کاری در گذشته، همراه با قیدها یا اصطلاحات قیدی مناسب استفاده کنیم.

نکته: برای توصیف کاری که در گذشته و در زمان کوتاهی در حال انجام بوده است می‌توانیم از قیدهای زیر استفاده کنیم:

All morning/afternoon/night…

Throughout the morning/afternoon/night…

Tow hours/ three days

مثال:

She was always coming to class late.

ترجمه: او همیشه دیر به کلاس می‌آمد.

My brother was constantly borrowing money from our parents.

ترجمه: برادرم دائماً از والدینمان پول قرض می‌گرفت.

Sarah was studying all morning.

ترجمه: سارا تمام صبح در حال مطالعه بود.

The players were exercising every day, two times a day.

ترجمه: بازیکن‌ها هر روز، روزی دو بار تمرین می‌کردند.

۶-نشان دادن تغییر یا پیشرفت در کاری

یکی دیگر از کاربردهای گذشته استمراری در انگلیسی نشان دادن تغییر یا پیشرفت در یک کار است. البته در چنین جملاتی باید از فعل‌های متناسب با این هدف نیز استفاده کنید. در مثال‌های زیر می‌توانید تغییر یا پیشرفت را دریک بازه زمانی ببینید.

مثال:                                           

The kids were growing up quickly.

ترجمه: بچه‌ها به سرعت بزرگ می‌شدند.

The town was changing.

ترجمه: شهر در حال تغییر بود.

His hair was going grey gradually.

ترجمه: موهایش به تدریج خاکستری می‌شد.

۷-طرح یک درخواست یا پیشنهاد مودبانه

یکی از روش­های طرح یک درخواست مودبانه، استفاده از گذشته استمراری در انگلیسی است. در این جملات از فعل­‌هایی چون wonder, hope, think به عنوان فعل اصلی استفاده می‌کنند. با وجود این که ظاهر جمله، زمان گذشته را نشان می‌دهد اما درخواست مربوط به زمان حال و آینده است.

مثال برای طرح درخواست مودبانه:

Excuse me, I was wondering if you could open the door. 

ترجمه: ببخشید می‌خواستم ببینم امکان دارد در را باز کنید؟

I was wondering if you could tell me where I can find a post office.

ترجمه: می‌خواستم بدانم امکان دارد به من بگویید که کجا می‌توانم یک دفتر پست پیدا کنم؟

She was hoping you could lend her some money.

ترجمه: می‌خواست اگر امکانش هست مقداری پول به او قرض بدهید.

مثال برای طرح یک پیشنهاد مودبانه:

I was thinking we could watch a movie.

ترجمه: داشتم فکر می‌کردم می‌توانیم یک فیلم ببینیم.

I was hoping we could grab lunch together today.

ترجمه: می‌خواستم ببینم اگر امکانش هست امروز با هم نهار بخوریم.

در این دو جمله، گوینده می‌توانست منظور خود را با جملات ساده‌تری مثل “بیا فیلم ببینیم” یا “بیا امروز با هم نهار بخویم” بیان کند اما با استفاده از زمان گذشته استمراری پیشنهاد خود را به شکل غیرمستقیم و البته بدون اصرار و پافشاری مطرح کرده است. به همین دلیل از نظر مخاطب پیام او مودبانه‌تر به نظر می‌رسد.

۸-جملات شرطی نوع دوم

از جملات شرطی نوع دوم (The Second Conditional) می‌توانیم برای توصیف یک موقعیت فرضی در زمان حال یا آینده نیز استفاده کنیم. در واقع در این جملات ما تصور می‌کنیم که اگر فعلی در جریان بود، شرایط به شکل دیگری رقم می‌خورد.

جملات شرطی نوع دوم از دو قسمت تشکیل می‌شوند. قسمت اول فرض را مطرح می‌کند (if clause) و قسمت دوم نتیجه فرض را نشان می‌دهد.

الگوی کلی این جملات به شکل زیر است:

If+ past simple, subject + would + verb

با این حال جملات شرطی نوع دوم را می‌توان به شکل‌های دیگری نیز نوشت. یکی از این شکل‌ها استفاده از زمان گذشته استمراری در جمله‌‌واره if است.

If+ past continuous, subject + would + verb

در جمله‌واره if می‌توانیم برای تمام ضمایر (چه مفرد و چه جمع) از فعل کمکی were استفاده کنیم. البته استفاده از was نیز صحیح است و اشکالی ندارد.

مثال:

If it wasn’t raining, we would have lunch outside.

ترجمه: اگر باران نمی‌بارید، بیرون نهار می‌خوردیم.

در این جمله نویسنده می‌خواهد بگوید که چون در حال حاضر هوا بارانی است امکان خوردن غذا بیرون از خانه وجود ندارد. به زمان جمله‌واره if دقت کنید. نویسنده از زمان گذشته استمراری برای اتفاقی در زمان حال استفاده کرده است.

If we were staying at the other hotel, we wouldn’t have such a nice view of the river.

ترجمه: اگر در هتل دیگری اقامت داشتیم، چنین منظره زیبایی از رودخانه را نداشتیم.

۹-بیان آرزو یا حسرت

یکی دیگر از کاربردهای گذشته استمراری استفاده از این زمان همراه با فعل wish برای بیان آرزو یا حسرت است. در این جملات نیز ظاهر جمله زمان گذشته را نشان می‌دهد اما به زمان حال یا آینده اشاره دارد.

مثال:

I wish I were lying on a beach now.

ترجمه: کاش الان تو ساحل دراز می‌کشیدم.

I wish you weren’t leaving tomorrow.

ترجمه: کاش فردا نمی‌رفتی.

نکته: در این جملات نیز می‌توانیم از فعل کمکی were برای تمامی ضمایر استفاده کنیم.

چه زمانی نباید از گذشته استمراری استفاده کنیم؟

اگر فعل اصلی جمله ما از نوع افعال حالتی (stative verbs) باشد، نمی‌توانیم از گذشته استمراری برای بیان جمله خود استفاده کنیم چون این افعال به حالت اشاره دارند نه به یک عمل یا جریان. افعال حالتی معمولا در جملات با گرامر ساده بکار می‌روند بنابراین به جای گذشته استمراری، این افعال را در جملاتی با زمان گذشته ساده به کار می‌بریم.

مثال:

When I got home, I really needed a shower. (Not was needing)

ترجمه: وقتی به خانه رسیدم واقعا به یک دوش احتیاج داشتم.

When Max was young, he didn’t believe miracles. (Not was not believing)

ترجمه: وقتی مکس جوان بود، به معجزه اعتقادی نداشت.

The coffee tasted awful. (Not was tasting)

ترجمه: قهوه مزه خیلی بدی می‌داد.

I was having breakfast when my parcel arrived.

ترجمه: در حال خوردن صبحانه بودم که بسته پستی رسید.

We were having a lot of difficulties with the new system.

ترجمه: مشکلات زیادی با سیستم جدید داشتیم.

نکته: در این جمله have به معنی داشتن یا مالکیت نیست بلکه به معنی تجربه کردن چیزی است.

His coat smelt of smoke.

ترجمه: کتش بوی سیگار می‌داد. (فعل حالتی)

The dog was smelling the package.

ترجمه: سگ در حال بو کردن بسته بود.

I thought the situation would improve.

ترجمه: فکر می‌کردم اوضاع بهتر خواهد شد. (نظر یا عقیده داشتن درباره چیزی)

I was thinking about that idea.

ترجمه: داشتم به آن ایده فکر می‌کردم/ در حال فکر کردن به آن ایده بودم. (فکر کردن درباره چیزی)

کاربرد While و When در گذشته استمراری

گاهی اوقات ما برای توصیف یک اتفاق در گذشته از ویژگی همزمانی استفاده می‌کنیم. یعنی یک اتفاق را به کمک اتفاق دیگری که در همان زمان رخ داده‌ است، توصیف می‌کنیم. پس در اینجا ما دو جمله داریم و براساس زمان این دو جمله، دو حالت رخ می‌دهد:

۱-زمان هر دو جمله گذشته استمراری است

۲-زمان یکی از جملات گذشته استمراری و دیگری گذشته ساده است.

در ادامه هر حالت را بررسی می‌کنیم:

زمان هر دو جمله گذشته استمراری است

اگر دو اتفاقی که همزمان رخ داده‌‎اند، هر دو در قالب گذشته استمراری بیان شوند، با استفاده از قید while این همزمانی را نشان می‌دهیم. در این حالت فرقی نمی‌کند که while را در ابتدای کدام جمله قرار دهیم.

مثال:

I was listening to music while Harry was showering.

ترجمه: درحالیکه هری دوش می‌گرفت، من به موسیقی گوش می‌دادم.

While it was raining, I was having a nice cup of coffee

ترجمه: درحالیکه باران می‌بارید، من یک فنجان قهوه عالی می‌خوردم.

زمان یکی از جملات گذشته استمراری و دیگری گذشته ساده است.

در اینجا لازم است یکبار تفاوت “گرامر گذشته ساده” و “گذشته استمراری” را با هم مرور کنیم:

ما از گرامر گذشته ساده برای توصیف کاری استفاده می‌کنیم که در گذشته در یک لحظه رخ داده و تمام شده است. اما اگر کاری در گذشته شروع شده و برای مدتی نیز ادامه داشته باشد، آن را با گذشته استمراری توصیف می‌کنیم.

با توجه به توضیحات فوق اگر در یک بازه زمانی در گذشته، کاری در حال انجام بوده و کار دیگری نیز در همان زمان رخ داده وتمام شده باشد، اولی را با گرامر گذشته استمراری و دومی را با گذشته ساده بیان می‌کنیم. در واقع ما از زمان گذشته ساده برای توصیف کاری استفاده می‌کنیم که بعد از یک کار دیگر رخ داده است.

در این حالت می‌توانیم از هر دو قید When و While برای نشان دادن همزمانی این دو کار استفاده کنیم. برای استفاده از When باید آن را قبل از جمله‌ای قرار دهیم که زمان گذشته ساده را نشان می‌دهد و اگر بخواهیم از While استفاده کنیم باید این قید را در ابتدای جمله‌ای قرار دهیم که زمان گذشته استمراری را نشان می‌دهد.

این جملات را می‌توانیم به دو شکل بنویسیم:

When + Past Simple, Past Continuous

While + Past Continuous, Past Simple

مثال:

While I was frying the potatoes, I burnt my hand.

ترجمه: درحالیکه داشتم سیب زمینی‌ها را سرخ می‌کردم، دستم را سوزاندم.

When she arrived home, her mother was making a cake.

ترجمه: وقتی به خانه رسید، مادرش کیک می‌پخت.

نکته: اگر While و When در ابتدای جمله اول قرار بگیرند، باید دو جمله را با ویرگول (,) از هم جدا کنید. اما اگر این دو قید بین دو جمله ظاهر شوند، نیازی به ویرگول نیست.

لینک‌های مفید

در صورت تمایل می‌توانید با کلیک بر روی لینک‌های زیر در مورد گذشته استمراری در انگلیسی بیشتر بخوانید و مثالهای بیشتری از آن را ببینید:

“Past Continuous” tense in English Grammar

200 Sentences of Past Continuous Tense, Examples of Past Progressive

گرامر گذشته ساده در انگلیسی
گرامر گذشته کامل در انگلیسی

سخن پایانی

در این مطلب به آموزش گرامر گذشته استمراری در انگلیسی پرداختیم. با ساختار فعل و الگوی نوشتن جمله براساس این زمان آشنا شدیم و یاد گرفتیم که چطور جملات نوشته شده براساس این گرامر را منفی یا سوالی کنیم. در ادامه با کاربردهای گرامر Past Continuous آشنا شدیم و فهمیدیم هدف اصلی این گرامر توصیف وقایعی است که در گذشته شروع شده و برای مدتی نیز ادامه داشته‌اند. با این حال در موقعیت‌های دیگری مثل بیان آرزوها یا پیشنهادات مودبانه نیز می‌توانیم از گذشته استمراری استفاده کنیم. علاوه بر این تلاش کردیم در هر قسمت با ارائه مثال‌های متعدد به درک بهتر این مطلب کمک کنیم.