گرامر used to یکی از اون گرامر های پرکاربردی است که برای توصیف کارهای گذشته مان ازش استفاده میکنیم. به مثال زیر دقت کنید

.David quit jogging two years ago. He doesn’t jog anymore

دیوید ۲ سال پیش دویدن را کنار گذاشت.الان دیگه انجام نمیده

.But he used to jog

اما قبلا میکرد

.He used to jog three miles a day

او قبلا روزی ۳ مایل می دوید

.He used to jog means he jogged regularly for some time in the past, but he doesn’t jog now

I used to have long hair (but now I have short hair)

من قبلا موهای بلندی داشتم اما الان کوتاهه.

ساختار گرامر used to به این صورت است:

subject+used to+ verb 

نحوه استفاده از گرامر used to

در واقع این گرامر برای زمانی بکار میرود که کاری قبلا در گذشته به طور مستمر انجام میشده اما الان دیگه انجام نمیشه

.I used to play tennis a lot, but I don’t play as much now

من قبلا خیلی تنیس بازی میکردم اما دیگه زیاد بازی نمیکنم.

.We used to live in a small town, but now we live in Tehran

ما قبلا تو شهر کوچکی زندگی میکردیم، اما الان تهران زندگی میکنیم.

فرم سوالی گرامر used to

فرم سوالی گرامر used to به این صورت است که اول did میاد و بعد فاعل و بعد هم فعل اصلی جمله. دقیقا مثل زیر

آیا تو سابقا… ?did you use to

?Did you use to eat a lot of candy when you were alive

آیا تو قبلا یه عالمه آبنبات میخوری وقتی که بچه بودی؟

فرم منفی هم به شکل didn’t use to:

فرم منفی این گرامر هم اینطوریه که اول فاعل میاد بعد didn’t use to و بعد هم فعل جمله میاد:

  من قبلا دوستش نداشتم یا قبلا ازش خوشم نمی آمد.   I didn’t use to like him

مقایسه گرامر used to و was doing

I used to watch TV a lot. (=I watch TV regularly in the past, but I no longer do this)

من قبلا زیاد تلویزیون نگاه میکردم اما الان نه.

I was watching TV when the phone rang=I was in the middle of watching TV

داشتم تلویزیون نگاه میکردم که تلفن زنگ خورد (وسط تماشای تلویزیون بودم که تلفن زنگ زد.)

پیشنهاد: اگر قصد دارید گرامر های انگلیسی را به صورت جامع و مکالمه محور یاد بگیرید دوره تصویری آموزش گرامر انگلیسی که در مجموعه آکادمی زبان شیرین تهیه شده است را توصیه میکنیم.

نمونه درس از دوره جامع ( آموزش گرامر حال کامل)

جملات انگلیسی زمان گذشته با معنی گرامر used to

• I used to go swimming every morning.
  (قبلاً هر صبح شنا می‌رفتم.)

• She used to eat a lot of junk food, but now she eats healthy.
  (او قبلاً خیلی غذاهای ناسالم می‌خورد، اما حالا سالم‌خوری می‌کند.)

• We used to live in a small town before we moved to the city.
  (ما قبلاً در یک شهر کوچک زندگی می‌کردیم قبل از اینکه به شهر بزرگ نقل مکان کنیم.)

• He used to have long hair, but now he has a short haircut.
  (او قبلاً موهای بلندی داشت، اما حالا موهایش کوتاه است.)

• They used to travel by train, but now they prefer flying.
  (آن‌ها قبلاً با قطار سفر می‌کردند، اما حالا پرواز را ترجیح می‌دهند.)

• I used to be afraid of the dark when I was a child.
  (وقتی بچه بودم، از تاریکی می‌ترسیدم.)

• She used to sing in a choir when she was younger.
  (او وقتی جوان‌تر بود، در یک گروه کر آواز می‌خواند.)

• We used to play outside all day during the summer.
  (ما قبلاً تمام روزهای تابستان بیرون بازی می‌کردیم.)

• He used to work as a journalist before becoming a novelist.
  (او قبلاً به عنوان خبرنگار کار می‌کرد قبل از اینکه نویسنده شود.)

چند تا مثال دیگه

• There used to be a bookstore on this corner, but now it’s a café.
  (قبلاً یک کتابفروشی در این گوشه بود، اما حالا یک کافه است.)

• I used to drink coffee, but now I only drink tea.
  (من قبلاً قهوه می‌نوشیدم، اما حالا فقط چای می‌نوشم.)

• She used to be very quiet, but now she’s more outgoing.
  (او قبلاً خیلی ساکت بود، اما حالا اجتماعی‌تر شده است.)

• We used to go camping every summer when we were kids.
  (ما وقتی بچه بودیم، هر تابستان به کمپینگ می‌رفتیم.)

• He used to smoke, but he quit a few years ago.
  (او قبلاً سیگار می‌کشید، اما چند سال پیش ترک کرد.)

• I used to watch a lot of TV, but now I spend more time reading.
  (من قبلاً زیاد تلویزیون تماشا می‌کردم، اما حالا بیشتر وقت خود را صرف خواندن می‌کنم.)

• They used to own a restaurant, but now they run a bakery.
  (آن‌ها قبلاً یک رستوران داشتند، اما حالا یک نانوایی دارند.)

• She used to go to the gym every day, but now she exercises at home.
  (او قبلاً هر روز به باشگاه می‌رفت، اما حالا در خانه ورزش می‌کند.)

• I used to believe in ghosts, but now I think differently.
  (قبلاً به ارواح اعتقاد داشتم، اما حالا نظرم تغییر کرده است.)

• We used to have a cat, but it ran away last year.
  (ما قبلاً یک گربه داشتیم، اما سال گذشته فرار کرد.)

• He used to play the guitar, but he hasn’t practiced in years.
  (او قبلاً گیتار می‌نواخت، اما سال‌هاست که تمرین نکرده است.)

مقالات مرتبط:

آموزش گرامر زبان انگلیسی

۲۰ جمله زمان حال ساده

جملات شرطی در انگلیسی

گرامر if